-
ارشاد
یکشنبه 10 شهریورماه سال 1392 04:38
از: اسعد ملک باروجیان پور من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید لااقل بادکنکی توی قفس باد کنید لاک ممنوع، ریمل فاجعه! پوستیژ غدغن! آبنباتی برسانید و دلم شاد کنید چون که ساپورت به پا کرده هدا بهر خدا فکر پرتیّ حواس گشت ارشاد کنید یاد از این شاعر کمرو بکنید ای هیزان چون تماشای پریچهر و پریشاد کنید آتش و فشفشه در هفتهی...
-
خطرناک
پنجشنبه 31 مردادماه سال 1392 16:19
از: اسعد مَلِک باروجیان پور اومــدی بالاخـره! رفـته اگرچه عشق من! عشق من: تولیدیِ سـوژههای خیلی خفن «لولو» بردهتش هـمونجا که «ممه» رو میبرن! خورده قبلش همه پولا رو به دل صابون نزن کف صندوق ذخیره مثِ چیز! پاکه حسـن دلشوره دارم برات، خــیلی خطـــرناکه حــسن!! شمشیر از رو بسته اون که اکبرو جا میذاره مطمـئن باش وسـط...
-
دروغ
یکشنبه 20 مردادماه سال 1392 00:12
-
سرود سرد 11 (عید)
چهارشنبه 30 اسفندماه سال 1391 21:44
-
سرود سرد 10 (تف!)
یکشنبه 27 اسفندماه سال 1391 11:43
کجا داری می ری با این عجله؟ وایسا ما هم برسیم! دیر نمی شه! واسه ی زود رسیدن لایی نکش آدم از گاز ندادن پیر نمی شه! توی دنیای بد آدم ها همه نانجیبن و تو پاک و بکر همه پستن تو یکی با شرفی همه گاون تو یکی روشنفکر همه با جدیدترین فکراشون جلو تو یه خودروی فرسوده ن تو فقط مامان و بابا داشتی همه مردم سر راهی بودن! از کدوم...
-
سرود سرد 09 (خودآزاری)
شنبه 26 اسفندماه سال 1391 04:49
-
سرود سرد 08 (کلافه)
یکشنبه 20 اسفندماه سال 1391 06:34
-
سرود سرد 07 (تلاش!)
چهارشنبه 16 اسفندماه سال 1391 22:01
-
سرود سرد - بی شماره (یک شعر قدیمی: بوق)
پنجشنبه 10 اسفندماه سال 1391 09:57
وقتی که بوق فاجعه اشغال می زند یا یک صدای مرده دم از حال می زند آنوقت شعر هم شکری تلخ می شود با قهوه ای سیاه به خود فال می زند: «ویرانه مانده از همه جاودانه ها روح بلند آتشمان سرد و مرده است تصویر های گنگ درون خیال نیست روی جبین سرد زمین داغ خورده است: - خون از دهان هرزه ی ابلیس می چکد همبسترند مادر و همسایه هایمان...
-
ششم (کانون اندیشه ی جوان: نوشتار نخست)
سهشنبه 8 اسفندماه سال 1391 00:27
آشنایی من با کانون اندیشة جوان از طریق محمدرضا.و بود. آن سالها من دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران بودم و محمدرضا در کانون کار میکرد. به من گفت کانون در نظر دارد به حوزة شعر ورود کند و در این زمینه به فعالیت فرهنگی بپردازد. شروع این فعالیتها را هم نوشتن یک مجموعه کتاب در مورد شاعران معاصر قرار داده است. با توجه...
-
سرود سرد 06 (درد)
شنبه 21 بهمنماه سال 1391 16:44
-
پنجم (از گذشته ها، نوشتار یکم: ز و م)
شنبه 23 دیماه سال 1391 00:22
-
سرود سرد 05 (پاسخ)
جمعه 22 دیماه سال 1391 18:12
-
سرود سرد 04 (خانه ام)
یکشنبه 17 دیماه سال 1391 15:03
-
سرود سرد 03 (زنی آغشته با دوات)
سهشنبه 5 دیماه سال 1391 19:32
-
سرود سرد 02 (هبوط)
جمعه 1 دیماه سال 1391 11:53
-
سرود سرد 01 (ماجرا)
سهشنبه 28 آذرماه سال 1391 14:32
-
چهارم (مرد در ادبیات. نوشتار یکم)
سهشنبه 21 آذرماه سال 1391 11:54
یک: مرد یعنی چه؟ «زن» با «زندگی» و «زنده بودن» یک ریشه دارد و یک نگاه ساده به لغتنامه های مشهور ما را به معنای «زنده» و «زندگی بخش» و «حیات بخش» می رساند. از سوی مقابل ریشه ی لغوی مرد در زبان فارسی، با مصدر «مردن» و «مرگ و میر» یکی است و نگاه مجددمان به فرهنگهای لغت می تواند نشان دهد اصل این لغت معنایی جز «مردنی» و...
-
سوم (از شعار تا شعور)
جمعه 10 آذرماه سال 1391 03:04
یک: درد دل دوستی را می شناسم که به شدت معترض بود و هست به رفتار رانندگان تاکسی که در برخورد با مسافرین خوب عمل نمی کنند و لبخند به چهره هایشان به زور می نشیند، بعد خودِ این دوست، در پاسخ به سلام دادن مشکل دارد. درست در لحظه ای که داشت توی گوش من می گفت که رانندگان چرا ال هستند و بل هستند یکی از دوستان مشترکمان رد شد و...
-
دوم (زنان و سیاست، نوشتار یکم)
سهشنبه 30 آبانماه سال 1391 01:40
یک: حق رای، آغاز مشارکت زنان پس از جنگ جهانی اول، با تلاش موجهای آغازین فمنیسم (که حتی آن زمان بدین نام مشهور نبودند) در کشورهایی که پیشتر به دموکراسی روی آورده بودند، اندک اندک، حق رای زنان در قوانین اساسی دولتها قرار گرفت. تلاشهایی که اگر پایانشان را حداقلّ ِ پذیرش و باور اصل برابری حقوق اجتماعی مردان و زنان...
-
یکم (دوباره می نویسم)
جمعه 26 آبانماه سال 1391 21:16
امروز بعد از سه سال و بعد از تمام مشکلاتی که نوشتن در فضای مجازی برایم به وجود آورد فقط به یک دلیل دوباره شروع می کنم به نوشتن...